فاضل نظری

ساخت وبلاگ

 

مباش آرام حتی گر نشان از گردبادی نیست

به این صحرا که من می آیم از آن اعتمادی نیست

به دنبال چه میگردند مردم درشبستان ها

در این مسجد که من دیدم چراغ اعتقادی نیست

نه تنها غم سلامت باد گفتن های مستان هم

گواهی می دهد دنیای ما دنیای شادی نیست

چرا بی عشق سر برسجده ی تسلیم بگذارم

نمیخوانم نمازی را که در آن از تو یادی نیست

کنار بسترم بنشین ودستم را بگیر ای عشق

برای آخرین سوگندها وقت زیادی نیست

مرا با چشم های بسته از پل بگذران ای دوست

تو وقتی با منی دیگر مرا بیم معادی نیست

پایگاه شعر...
ما را در سایت پایگاه شعر دنبال می کنید

برچسب : فاضل نظری,فاضل نظری خندوانه,فاضل نظری اشعار,فاضل نظری شعر,فاضل نظری شاعر, نویسنده : paygaheshera بازدید : 190 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 6:13