محمد علی بهمنی - هیچكس مثل تو و من به تفاهم نرسید

ساخت وبلاگ

خوش به حال من ودریا و غروب و خورشید 

 و چه بی ذوق جهانی كه مرا با تو ندید 

رشته ای جنس همان رشته كه بر گردن توست 

چه سروقت مرا هم به سر وعده كشید 

به كف و ماسه كه نایابترین مرجان ها 

 تپش تبزده نبض مرا می فهمید 

آسمان روشنی اش را همه بر چشم تو داد 

مثل خورشید كه خود را به دل من بخشید 

 ما به اندازه هم سهم ز دریا بردیم 

هیچكس مثل تو و من به تفاهم نرسید 

خواستی شعر بخوانم دهنم شیرین شد 

ماه طعم غزلم را ز نگاه تو چشید 

منكه حتی پی پژواك خودم می گردم 

آخرین زمزمه ام را همه شهر شنید

پایگاه شعر...
ما را در سایت پایگاه شعر دنبال می کنید

برچسب : محمد علی بهمنی,محمد علی بهمنی اشعار,محمد علی بهمنی تنهایی,محمد علی بهمنی قاجار,محمد علی بهمنی غزل,محمد علی بهمنی بیوگرافی,محمد علی بهمنیار,محمد علی بهمنی شعر تولد,محمد علی بهمنی ویکی پدیا,محمد علی بهمنی pdf, نویسنده : paygaheshera بازدید : 269 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 6:12