پایگاه شعر

متن مرتبط با «شعری» در سایت پایگاه شعر نوشته شده است

شعری از دانیال رحمانیان

  • اصلا همین شروع غزل، چشم های توگفتم که یک غزل بسرایم برای تو دارم تمام کوچه تو را پرسه می زنم احساس می کنم که شدم مبتلای تو وقتی عبور می کنی از کوچه باغ شعر مصرع، ردیف می شود از هر هجای تو من با طلوع چشم تو بیدار می شوم وا می شود دو چشم دلم با صدای تو روزی هزار مرتبه تا مرگ می روم روزی هزار مرتبه تا ماجرای تو حالا بیا دوباره مرا با خودت ببر من ماندم و سکوت و غم رد پای تو من می رسم به نقطه پای,رحمانیان ...ادامه مطلب

  • شعری از کاظم بهمنی

  • مرا به خلسه می برد حضور ناگهانی ات  سلام و حال پرسی و شروع خوش زبانیت  فقط نه کوچه باغ ما ... فقط نه اینکه این محل احاطه کرده شهر را شعاع مهربانیت دوباره عهد می کنی که نشکنی دل مرا چه وعده ها که می دهی به رغم ناتوانیت  جواب کن به جز مرا ... صدا بزن شبی مرا  و جای تازه باز کن میان زندگانیت  بیا فقط خبر بده مرا قبول کرده ای سپس سر مرا بِبَر به جای مژدگانیت ,شعری,کاظم,بهمنی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها